e hënë, 11 qershor 2007

ما پررو نیستیم، عجیبیم



امیدواریم مقاله‌ی آقای نام‌جو در هم‌میهن را خوانده باشید. اگر هم نخوانده باشید، درددلی است در باب حقوق مادی مولف. ایده‌ی این کار هم از همان‌جا و به پیش‌نهاد یکی از دوستان آمد. البته واضح و مبرهن است که وقتی در جای عجیبی مثل ایران زنده‌گی می‌کنیم، باید پیهِ اتفاق‌هایی از این دست را هم به تن مبارک‌مان بمالیم. اما حالا ناگزیریم، مجبوریم، میدانید؟ مجبوریم از راه‌های این‌طوری به آدمی مثل محسن نام‌جو کمک کنیم و آن‌چه را که حقِ پدیدآورنده از ایجاد اثر اوست و در این چرخه به دست او - خالق و مبدع اثر - نمی‌رسد، به او بپردازیم. ناگزیریم از راه‌های این‌طوری به مقابله با سیستم حاکم بر تولیدات فرهنگی این مملکت برویم، سیستمی که در این سال‌ها، خوب بلد شده است صداهای متفاوت را خفه کند. البته واضح و مبرهن است وقتی از سیستم داریم حرف می‌زنیم، از وزارت معظم ارشاد گرفته تا من و شمایی که در کار ماست‌‌مالی قانون کپی‌رایت هستیم، تا آن دست‌فروش ازهمه‌جا‌بی‌خبر را پوشش می‌دهد.

هنوز معلوم نیست، گاس که این حرکت خیلی زود به اتمام برسد، گاس هم که فتح بابی شد برای همه‌ی مولفانی که آثارشان را دوست داریم، از آن‌ها بهره می‌بریم و پولی از این کیف‌کردن‌های ما، هیچ‌رقمه، به ایشان نمی‌رسد.

قرار است هرکدام از ما، در هرجای این کره‌ی گرد، وقتی داریم آهنگی از آقای نام‌جو دانلود می‌کنیم، یا برای دوستی کپی می‌کنیم، کلاه‌مان را قاضی کنیم و مبلغی به شماره‌ی حساب زیر در بانک سامان، به نام محسن نام‌جو، واریز کنیم.

1־44949־700־802

گاس هم که موضوع اصلن این باشد که داریم یک راه‌هایی پیدا می‌کنیم برای این که این تهدیدبودنِ اینترنت برای پدیدآورنده‌گان را این‌طوری به فرصتی تبدیل کنیم. داریم از اینترنت بر ضد خودش استفاده می‌کنیم با این تفاوت که اعتماد همه‌گانی، همانی که به عنوان یک سرمایه‌ی اجتماعی دارد در این مملکت به لطف بعضی‌ها درب‌وداغان می‌شود، پایه و اساس و ریشه‌ی این حرکت خواهد بود. گاس که آقای نام‌جو را راضی کردیم که اصلن سایتی ایجاد بشود و تمام این چهل و اندی آهنگی که در اینترنت موجود است به هر حال، نسخه‌هایی با کیفیت‌های مطلوب خودش، دقیقن برای دانلود ملت، همان‌جا به رایگان گذاشته شود و اصلن همان‌جا این قضیه‌ی ارسال وجهِ کیف‌کردن‌های‌ ما، پی‌گیری شود. سانسور هم که قربان‌ش برویم، سال‌ها است دارد می‌چرخد و ما هم به تبعِ آن، می‌چرخیم. گاس که با این کارها، کمی هم سانسور به دنبالِ ما چرخید. کسی چه می‌داند؟

و این را هم اضافه کنیم که داریم دنبال راه حلی برای رفقای خارج نشین مان می گردیم. منتظر باشید.

در پرانتز: گاس یک اصطلاح قدیمی تهرانی است گویا به معنی : شاید (جهت اطلاع عرض شد!)